داستان سد البرز- بزرگترین سد خاکی ایران
داستان سد البرز
از اوائل دهه 70 مردم منطقه لفور شرقی نگران وقوع اتفاق بزرگی در زندگی و سرنوشت آینده اشان بودند. آنها به دنبال این بودند که به هر نحو ممکن نظرات خود را به گوش مسئولین برسانند و مسئولین ذیربط را در تصمیمشان بر احداث سد در منطقه لفور منصرف نمایند و پیش بینی مردم لفور این بود که با احداث سد، آنها مجبور به کوچ اجباری از لفور خواهند شد و کوچ اجباری با آوارگی هیچ فرقی نخواهد داشت. به این ترتیب همۀ زندگی اشان که شامل دو سه هزار متر زمین شالیزاری و چند تا گاو و گوسفندی که از قبل آن شکم زن و بچه ها یشان را سیر می کننند و خرج درس و تحصیل و دوا و درمان بچه ها یشان را می دهند، به باد فنا خواهد رفت. این مطالب صحبت روزمره اهالی روستاهایی بود که قرار بود زمین ها وخانه هایشان یا به عبارتی همه دارایی ناچیز آنها، در آب دریاچه سد البرز غرق شود. کسانی که در این روستاها به دنیا آمدند به دنیا آوردند و از دنیا رفتند و باتمام ناملایمات زندگی در این منطقه محروم ساختند و سالیان دراز خود را با آنچه که بر سرشان می آمد وفق می دادند و به فضل الهی زندگی شان در دامان طبیعت این منطقه چندین قرن جاری بود و بیشتر از همه دلبستگی واحساسات آنها به قبور شهدا و بستگان و امامزاده هایشان بود که برای آنها دل کندن از آنها سخت ودشوار بود.
تاریخچه سد البرز: درسال های آخر حکومت پهلوی مطالعات اولیه و امکانسنجی احداث یک سد مخزنی بر روی رودخانه بابلرورد درمنطقه بابل کنار از توابع شهرستان بابل انجام شده است اما با وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357، موضوع احداث سد در متطقه لفور به فراموشی سپرده شد تا اینکه درسال 1374 دولت آقای هاشمی رفسنجانی تصمیم جدی به احداث آن گرفت و با تغییر محل احداث آن از بابل کنار به منطقه ای بالا دست تر یعنی منطقه لفو، دستور اجرای طرح را صادر کرد. نخستین کلنگ آن در تاریخ یازدهم بهمن 1374 توسط آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت در منطقه دئوتک(در زمین شالیزاری معروف به خرچاک) بر زمین زده شد. در ابتدا به نام سد پاشاکلا (البته بعدا به نام سد البرز تغییر نام داد) شناخته می شد و تابلوهایی با نام سد پاشاکلا در حاشیه جاده های لفور و بابل کنار نصب شده بود. به این ترتیب ،پروژه سد پاشاکلا با این هدف که با ساخت و بهرهبرداري از آن، آب مورد نياز 54 هزار هكتار از اراضي كشاورزي شهرستانهاي بابل، بابلسر، قائمشهر و جويبار را تأمين نماید، آغاز شد.
مردم 13 روستای لفور غربی شامل لفورک، چاشتخواران، گشنیان، حاجی کلا، امیرکلا، اسبوکلا، میرارکلا، گالشکلا، نفت چال، بورخانی، کفاک، چاکسرا و دهکلان که در محل احداث سد صاحب خانه وکاشانه و زمین شالیزاری بودند در خصوص موضوع سد با یکدیگر هم عقیده بودند و پیگیری های زیادی را باهم فکری و همیاری یکدیگر انجام دادند. با هرمسئولی که می شناختند دیدار نمودند و یا مکاتبه کردند تا مسایل و مشکلات خود را در خصوص احداث این سد به گوش مسئولین برسانند. ولی پاسخی نگرفتند و یا اینکه اگر پاسخی می گرفتند برای آنها را که همه چیزشان را برباد رفته می پنداشتند، قانع کننده نبود و در نهایت بی پناهی و نا امیدی در منطقه دئوتک (محل احداث سد) تجمع نمودند و جمع زیادی از مردم این روستاها نزدیک به چهل روز در این محل تجمع کردند. تا آخرین روزها همچنان بر خواسته خود پافشاری می کردند. اما به هر تقدیری که بود برای خواسته ها و سئوالات خود جوابی نگرفتند و سازمان آب منطقه ای مازندران که مصمم به احداث سد در این منطقه بود، عملیات احداث سد را با آوردن چند دستگاه بولدوزر، کامیون، لودر و ... آغاز نمود. بعدها اعتراضات مختصری هم بوجود آمد ولی نتیجه آن از قبل معلوم بود.
این جریان و پیگیری ها ادامه یافت تا این که با صحبتهایي که مسؤلین استان و شرکت آب منطقه ای مازندران با مردم و نمایندگان آنها داشتند، مقرر نمودند، همزمان باکلنگ زنی پروژه سد پاشاکلا لفور(که بعد ها به سد البرز تغیر نام داد) در همان منطقه لفور، در دو محل یکی در بالا دست روستای میرارکلا و دیگری در منطقه شارقلت زمین هایی را به عنوان زمین های معوض به کسانی که خانه سرا یا زمین های کشاورزی آنها درزیر اب می رود واگذار نمایند و مردم آنها نیز در این دو منطقه اسکان داده شوند.
با قبول طرح زمین های معوض اندکی از نگرانی های مردم کاهش یافت. آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت درهمان روز مراسم کلنگ زنی سد البرز، کلنک پروژه زمین های معوض را هم بر زمین زد و طی سخنرانی در جمع مردمی که در مراسم کلنگ زنی حاضر بودند و در واقع برای مشخص شدن وضعیت آینده شان به محل آمده بودند، به مقامات محلی دستور دادند همزمان با شروع پروژه سد مخزنی، پروژه اسکان مردم در زمین های معوض را نیز شروع نمایند.
بنا به دستور آقای هاشمی دو تابلو بزرگ یکی در روستای میرارکلا و دیگری در شارقلت با عنوان "محل احداث زمین ها و خانه سراهای معوض روستاهای که خانه سرا و زمین های کشاورزی آنها در داخل سد البرز قرار می گیرد" نصب و پروژه ساخت سد البرز هم شروع شد.
شایان ذکر است که کل مساحت زمین های شالزار و مسکونی که می بایست در قبال آن زمین معوض واگذار شود حدود 600 هکتاربرآورد شده بوذ و با توجه به آمار مالکین آنها به طور متوسط به هر مالک 4/0 هکتار (400 متر) زمین تعلق می گرفت. ناگفته نماند که این زمین ها بدلیل قرار گرفتن در حاشیه رودخانه های لفور(آزر رود، چاخنی، اسکلیم رود)بسیار حاصلخیز بودند و نیاز به مصرف کود نداشتند.
احداث سد البرز آغاز و روز به روز به پیشرفت نمود اما ازتحویل زمین های معوض به مردم خبری نشد. پیگیری های فراوان مردم در طی این مدت بی نتیجه بود. شرکت آب منطقه ای مازندران بطور یک جانبه موضوع تحویل زمین به مردم را در محل تعیین شده منتفی نمود.
شرکت آب منطقه ای مازندران در مراحل تجهیز کارگاه سد و ایجاد کمپ در فصل زمستان تمام نهر های آبیاری این زمین ها را تخریب و صاحبان آنها را به این ترتیب تحت فشار و ناچاری قرارد داد.البته در ابتدای امر زمین های مردم را با قیمت های بسیار نازل اجاره و پس از آن یک یا دو دوره قرارداد اجاره را تمدید نمود و قبل از اتمام قراداد اجاره زمین ها را با قیمت متری 320 تومان از صاحبان آنهاخریداری نمود، در صورتی که در همان تاریخ زمین شالیزاری در بدترین نقاط شهرستان قائم شهر متری 500 تا 1000 تومان خرید و فروش می شد .
سرانجام، سدی که قرار بود در مدت 5 سال تکمیل و به بهره برداری برسد، بالاخره بعد از 1۵ سال عملیات ساخت آن به پایان رسیده و از آن همه روستاهای که در آنها هر روز و هر ساعت زندگی چون رودخانه پر جنب و جوش در حریان بود، به غیر از چند خانه خرابه و چند پیرمرد و پیر زن تنها و بیچاره چیزی باقی نمانده است و آنها که از این روستاها رفتند با بیکاری خود و فرزندانشان مواجه شدند و گرفتار رنج و عذاب ناخواسته زندگی در حاشیه شهر ها شدند و در حسرت روزگاری که از کار و تلاش و دسترنجشان بر روی زمین های آبا و اجدادی خود بهره می بردند، می سوزند و می سازند.
اما مسئله مهمتراین سئوال مردم لفور است که ساخت این سد و بهره برداری از آن صرف نظر از هزينه زياد آن چه از لحاظ زماني و چه اعتباري، چه منفعتي را براي مردم محروم منطقه لفور بویژه مردم روستاهایی که در قبال این این پروژه متضرر و یا بهتر بگویم نابود شدند، به ارمغان ميآورد؟
مردم منطقه و همه مسئولین می دانند که اين سد در زمينهاي متعلق به مردم 13 روستا لفور غربی شامل لفورک، چاشتخواران، گشنیان، حاجی کلا، امیرکلا، اسبوکلا، میرارکلا، گالشکلا، نفت چال، بورخانی، کفاک، چاکسرا و دهکلان احداث شده است و مردم آن نيز طي سالهاي گذشته به دليل فروش اجباری زمينهاي كشاورزي و حتي مسكوني آنها به قیمت بسیار ناچیز به شهرهاي مجاور مهاجرت اجباری كرده در حال حاضر بخش عمدهاي از اين روستا ها خالي از سكنه شده است. مهاجرتهاي اجباري لطمه بسيار زيادي را از نظر جمعيتي و توسعه ای به مردم منطقه و سرمایه اندک آنها وارد كرده است و به طور قطع ميتوان گفت: سد البرز يكي از عوامل مهم در مهاجرت مردم و خروج سرمايههای اندک مردم لفور به شهرهاي ديگربوده است. اهالي این روستاها اغلب با سرمايه دامهاي محلي و اندک درآمد حاصل از کسب و کار بر روی زمين كشاورزي خود امرار معاش ميكردند. ولی در حال حاضر آنها را به بهایی اندک اجبارا واگدار نموده وآنهایی که امکان مهاجرت نداشتند با وضع رقت باری در روستا مشغول گذراندن باقی عمرشان هستند. از آن جا كه توسعه هر منطقه ای به اختصاص اعتبار براساس شاخص جمعيتي آن بستگي دارد. مهاجرت ها نيز به واسطه آغاز به كار ساخت سد البرز شروع و شاخص اعتباري را در اين منطقه از شهرستان سوادکوه كاهش داده و تقریبا به صفر رسانده است. ظاهر امر چنین است که انگار هیچ فرد یا نهاد یا سازمانی خود را مکلف به بهبود و توسعه وضعیت روستا های باقیمانده و زندگی مردم ساکن از همه جا رانده و وامانده در آنها نمی داند. و با نگاه به زندگی و وضعیت روستاها در طی این سالها بطور ملموس مشاهده می شود که هیچ بودجه و اعتباری برای آنها اختصاص داده نمی شود. مردم این منطقه از حداقل امکانات بهداشتی و آموزشی نیز برخوردار نیستند. تعطيلي چند مدرسه قدیمی در روستاهاي لفور به دليل همجواري با سد البرز در سالهاي گذشته و عدم تمکن مالی خانواده ها برای ادامه تحصیل فرزندانشان در شهر های همجوار موجب شده است، بسياري از دانشآموزان در اين روستاها بعد از آغاز به كار سد البرز ازتحصيل بازبمانند. بخشی از اين دانشآموزان كه در حال تحصيل با این شرايط سخت هستند، بايد كيلومترها راه را با هزينههاي فراوان از روستاي لفور به شهر شيرگاه یا بابل و قائم شهر طي كنند. تخريب باغهاي مركبات و به زیر آب رفتن زمينهاي كشاروزي، در تنگنا قرارگرفتن مردم، از بین رفتن مراتع، از دست دادن امنیت و آسایش اندکی که در گذشته داشتند. حداقل تبعات ناشی از احداث سد برای مردم این منطقه بوده است.
سرانجام افتتاح سد البرز
در روز یکشنبه مورخ ۲۷/۵/87 هجری شمسی مصادف با نیمه شعبان خجسته میلاد قائم آل محمد (عج) سد مخزنی البرز(لفور) با آبگیری مرحله اول در حضور مقامات لشکری و کشوری و مقامات استان مازندران افتتاح شود که به دلیل ناتمام ماندن انسداد تونل شد به تاخیر افتاد. سرانجام در روز دوشنبه با حضور تعدادی از مقامت محلی این واقعه اتفاق افتاد که یک واقعه تاریخی و بزرگ برای مردم لفور و منطقه مازندران تلقی میشود.با آبگیری مرحله اول ار تفاع آب سد از تراز ۲۳۸ از کف تونل ورودی تا تراز ۲۵۴ خواهد رسید. در اینصورت پل لفورک بر روی رودخانه آذر رود به ریر آب رفت و راه دسترسی به روستای لفورک و اسبوکلا و همچنین مسیردسترسی به امام زاده گزو از طریق جاده جدیدی که جهت دسترسی به لفورک و اسبوکلا از سمت روستای کفاک احداث شده است انجام می شود. اگرچه بجز تپه لفورک این روستای زیبا و تاریخی به زیر آب خواهد رفت. اما باید این واقعیت را پذیرفت که روستاها ی زیبا و تاریخی لفورک و چاشتخوران از این روز به تاریخ پیوستند.همچنین بقعه و آستانه های مبارکه امام زاده زکریا(ع) و امامزاده صالح(ع) با تشریفات خاصی به پایین دست سد کنار پل پاشاکلا منتقل شده است.قابل ذکر استِ روستای کفاک واقع در تراز ۳۱۲ در ۶۰۰ متری ساحل دریاچه سدالبرز قرار گرفت. اما نکته حایز اهمیت این است که مردم لفور رنج ها و مصائب بسیاری را دررابطه با سد البرز تحمل کردند و از این پس نیز باید تحمل نمایند. ولی امیدوارند که افتتاح این سد خیر و برکت را برای مردم منطقه لفور و شهرستان های همجوار به ارمغان بیاورد..نا گفته نماند برآورد نهایی اعتباری پروژه سد البرز ۴۰۰ میلیارد تومان است، که تاکنون برای ساختمان سد ۱۷۰ میلیارد تومان هزینه شده است. در طول سال های اخیر اتمام بزرگترین سد خاکی ایران یکی از مهمترین اهداف وزارت نیرو بوده و ۱۵۰ میلیون متر مکعب اب ذخیره شده این سد برای تامین آب شرب شهرهای بابل، بابلسر، امیرشهر و خزر شهر و و تامین آب ۵۴ هزار هکتار از اراضی حومه این شهرها و ۲۲۰ روستا با ۱۸۶ هزار نفر جمعیت مورد استفاده قرار می گیرد. با اتمام و آبگیری کامل سد البرز می توان سالانه در حدود 33 میلیون متر مکعب آب برداشت و صرف آب شرب مناطق مذکور کرد. بر طبق روال و پیش بینی های صورت گرفته سدالبرز تا اوایل اسفند ماه سال ۸۸بطور کامل آبگیری شده است.
مشخصات سد البرز:
نوع:سنگریزه ای با هسته رسی و مخزنی
حجم :150 ميليون متر مكعب تا 220 ميليون متر مكعب
محل احداث: دوئوتک واقع در محل تلاقي سه رودخانه كارسنگ، آذررود و اسكليم رود در 45 كيلومتري بابل
مشخصات زمينشناسي:ساختگاه سد كه روي يال جنوبي يك تاقديس قرار دارد نشان ميدهد كه بستر رود در اين نقطه عمدتا از تودههاي مارني كرتاسه تشكيل شده است. گسلهاي زيادي در نزديكي اين ساختگاه وجود دارد كه از جمله در 500 متري پاييندست سد با محور شرقي غربي گسلي مهم گزارش شده است. در حقيقت سد بدون فايده افزايشي براي مردم منطقه و زيان افزايشي براي اهالي دهستان لفور و نيز اهالي وابسته به دهانه بابلرود در بابلسر، با هزينههاي سنگين خود بر بودجه كشور و پيامدهاي عميق زيستمحيطي از جمله نابودي دهانه بابلسر و تخريب جنگلهاي هيركاني، خطر بالقوهاي نيز براي شهرهاي پاييندست خود بهشمار ميرود.
پیشنهاد؛ اگر هر دولتی در آینده قصد خدمت و جبران خسارت وارده به این مردم رادارد بهترین کار این است که در حصوص بهره برداری از آب این سد برای همه لفوری های علی الخصوص روستاهای متضرر از قبل این پروژه اقدام نماید تا به این نحو تعلق این مردم به آب خاک اجدادی آنها برقرار و از محل عایدات بی حد و حساب این پروژه بزرگ آنها را نیز بهرهمند نماید. البته این وظیفه نماینده مردم لفور است که پیگیری نماید و حداقل در خصوص تامین آب شرب روستاهای لفور با استفاده از آب این سد اقدام کند. شرم آور است آب سد البرز با استفده از لوله های عظیم و هزینه سرسام آور به دورترین نقاط شهرهای همحوار منتقل شود ولی مردم روستاهای همجوار سد از آب شرب بهداشتی بی بهره باشند- امیدواریم نماینده محترم مجلس قبل از اتمام این دوره مجلس در این خصوص اقدام کند و با خیال راحت خود را برای نمایندگی دوره بعد آماده کند نه اینکه این موضوع را برای رای آوردن دور بعدی به مردم قول بدهد.
بخشی از زمین های کشاورزی مردم که با آبگیری سد به زیر آب می رود و یا تاسیسات سد بر روی آن بنا شده است. به نام های و اسامی خاصی در بین مردم شناخته می شد. اسامی این زمین ها و نام مالکان آنها و مساحت تقریبی آن جهت ثبت در تاریخ به شرح جدول زیر می باشد.(می توانید نظر اصلاحی خود را جهت درج در جدول زیر اعلام نمایید.)
این بند پشت و آن لفورک داغ دارد در پیش رو سرسبزه چون گلباغ دارد (کجوری)
|
ردیف |
نام زمین های کشاورزی |
مساحت تقریبی(خویز) |
مالکان |
|
۲ |
درکائو |
|
|
|
۲ |
چاک |
|
|
|
۳ |
هشت خویز |
|
|
|
۴ |
گلباغ |
|
|
|
۵ |
میون |
|
|
|
۶ |
سرمیون |
|
|
|
۷ |
درویش بهمن |
|
|
|
۸ |
خرچاک |
|
|
|
۹ |
وساله |
|
|
|
۱۰ ۱۱ |
ناش بندپشت |
|


منبع تصویر فوق وبلاگ laforee
شالیزارهای بند پشت با همه زیبائهایش سرشار از خاطرات ویادآور رنج ها وسختی های پدران ما(وبلاگ لفور سرزمین من)
اطلاعات بیشتر :
ساخت سد البرز برای براي آباداني منطقه یا ویرانی لفور؟
http://www.chn.ir/news/?Section=2&id=21467
http://www.chn.ir/news/?Section=2&id=21467
http://www.tafahomnews.com/module-pagesetter-viewpub-tid-1-pid-29029.htm
http://tabarestan4t.blogfa.com/8411.aspxl
http://www.alborznews.net/pages/?cid=5256
مردم لفورک باستان هرگز از اسلحه استفاده نکردند.
باتشکر از همه دوستانی که ذر ذیل این پست نظرات و توضیحات ارزشمندی را ارائه دادند. بویژه دوستان عزیز آقایان مهدی احمدی لفورکی،

خدا را شاکرم به اين نحو توفيق معرفي مردم بزرگ ولی مظلوم و منطقه ای زيبا ولی محروم لفور كه هنوز پس از سالها دست درازي بشر قدر ناشناس به طبيعت بكر و زيباي آن همچنان بهشت مازندران است و همينطور توفيق ارتباط با شما عزيزان و همه آنها كه دوستشان دارم را پيدا كردم.انشاء الله درفرصت های مناسب نسبت به معرفی منطقه بسيار زيبای اين دهستان و روستاهای با صفای آن می پردازم. yashar_sawadkohi@yahoo.com